Saturday, February 26, 2011

چند حکایت از ملا نصرالرین

فرصت ندارم

جوان بیکاری کنار خیابان با یک تسبیح بر سر انگشتش داهٔم بازی می کرد ، ملا به آن جوان می گوید : چرا دنبال کار نمی روی و خود را سر گرم نمی کنی ؟ جوان تسبیح را به ملا نشان می دهد می گوید : کو فرست ؛


عسل و خربوزه

ملا روزی مقداری عسل و خربوزه خورد که دل درد شدیدی می گیرد . به او می گویند : مگر نمی دانستی که عسل و خربوزه با هم نمی سازند ؟ ملا جواب داد: چی می دانم فعلآ که با هم ساختند


حیله ملا

ملا خر خود را گم کرد و هر چه گشت آن را نیافت ، پس سوگند یاد می کند که اگر آن را پیدا کند به ده درهم بفروشد تا پول آن را به فقرا بدهد . اتفاقآ خر خود را پیدا می کند و در هما نجا هم گربه ای می گیرد و به گردن خر می آویزد و آن دو را به بازار می برد و فریاد می زد: این خر ده درهم و این گربه را ۱۹ درهم می فروشم به شرط آنکه هر دو را با هم بخرید؛

I'm a good

I deserve love I can have love

I am a good person

I am fine as I am

I am worthy I am worth while

I am honorable

I am lovable

I am deserving

I deserve good things

I can be trusted

I can ( learn to ) trust my self

I trust my judgment

I can succeed

I am now in control

I have choices

I am strong

I can ( learn ) to take care of my self

I have intelligence

I am significant ( important )

I am OK just the way I am

I deserve to live

I deserve to be Happy

I can get what I want

I can be my self ( make mistakes )

I am healthy

I am fine ( attractive / lovable )

I did the best I could

I learned ( can learn ) from it it' s over I am safe now

I can handle it

I can choose who to trust

I can choose to let it out

I can have ( deserve )

Monday, February 7, 2011

فقر فرهنگی چیست؟

نکاتی بسیار قابل تامل درباره فقر فرهنگی

فقر اینه که ۲ تا النگو توی دستت باشه و ۲ تا دندون خراب توی دهنت.

فقر اینه که روژ لبت زودتر از نخ دندونت تموم بشه.

فقر اینه که شامی که امشب جلوی مهمونت میذاری از شام دیشب و فردا شب خانواده ات بهتر باشه.

فقر اینه که بچه ات تا حالا یک هتل ۵ ستاره رو تجربه نکرده باشه و تو هر سال محرم حسینیه راه بندازی.

فقر اینه که ماجرای عروس فخری خانوم و زن صیغه ای پسر وسطیش رو از حفظ باشی اما ماجرای مبارزات بابک خرمدین رو ندونی.

فقر اینه که از بابک و افشین و سیاوش و مولوی و رودکی و خیام چیزی جز اسم ندونی اما ماجراهای آنجلینا جولی و براد پیت و سیر تحولی بریتنی اسپرز رو پیگیری کنی.

فقر اینه که وقتی با زنت می ری بیرون مدام بهش گوشزد کنی که موها و گردنشو بپوشونه، وقتی تنها میری بیرون جلو پای زن یکی دیگه ترمز بزنی و بهش بگی خوششششگلهههه.

فقر اینه که وقتی کسی ازت می پرسه در ۳ ماه اخیر چند تا کتاب خوندی برای پاسخ دادن نیازی به شمارش نداشته باشی.

فقر اینه که فاصله لباس خریدن هات از فاصله مسواک خریدن هات کمتر باشه.

فقر اینه که کلی پول بدی و یک عینک دیور تقلبی بخری اما فلان کتاب معروف رو نمی خری تا فایل پی دی اف ش رو مجانی گیر بیاری.

فقر اینه که حاجی بازاری باشی و پولت از پارو بالا بره اما کفشهات واکس نداشته باشه و بوی عرق زیر بغلت حجره ات رو برداشته باشه.

فقر اینه که توی خیابون آشغال بریزی و از تمیزی خیابونهای اروپا تعریف کنی.

فقر اینه که ۱۵ میلیون پول مبلمان بدی اما غیر از ترکیه و دوبی هیچ کشور خارجی رو ندیده باشی.

فقر اینه که ماشین ۴۰ میلیون تومانی سوار بشی و قوانین رانندگی رو رعایت نکنی.

فقر اینه که به زنت بگی کار نکن ما که احتیاج مالی نداریم.

فقر اینه که بری تو خیابون و شعار بدی که دموکراسی می خوای، تو خونه بچه ات جرات نکنه از ترست بهت بگه که بر حسب اتفاق قاب عکس مورد علاقه ات رو شکسته.

فقر اینه که ورزش نکنی و به جاش برای تناسب اندام از غذا نخوردن و جراحی زیبایی و دارو کمک بگیری.

فقر اینه که تولستوی و داستایوفسکی و احمد کسروی برات چیزی بیش از یک اسم نباشند اما تلویزیون خونه ات صبح تا شب روشن باشه.

فقر اینه که وقتی ازت بپرسن تفریح و سرگرمی های تو ، چی هستند بعد از یک مکث طولانی بگی موزیک و تلویزیون.

فقر اینه که در اوقات فراغتت به جای سوزاندن چربی های بدنت بنزین بسوزانی.

فقر اینه که با کامپیوتر کاری جز ایمیل چک کردن و چت کردن و موزیک گوش دادن نداشته باشی.

فقر اینه که کتابخانه خونه ات کوچکتر از یخچالت(یخچال هایت) باشه.

انتخاب از حامد جان فرحاد

هيچ آغاز و پاياني وجود ندارد....

ديروز،‌ به تاريخ پيوسته،

فردا ، رازي است ناگشوده،

اما امروز يك هديه است