این یادداشت در ستون «کارگاه شعر» صفحه هنر یک شنبه 10 آبان 1389 در روزنامة قدس چاپ شد و اینک پیشکش خوانندگان وبلاگ میکنم.
حکایت تلخ آنچه در قرنهای اخیر بر سر زبان فارسی و فارسیزبانان آمد، در این مجال کوتاه بازگفتنی نیست. این قدر میتوان گفت که به سبب ناملایماتی که قلمرو زبان فارسی از هر جانب دید، این زبان در بسیاری از سرزمینهایی که روزی در سیطره داشت، برافتاد و در بسیاری نیز با تنگناهایی روبهرو شد.
مردم هندوستان، آسیای صغیر و پارههایی از سرزمینهای ماورأالنهر، زبان فارسی را از کف دادند. در تاجیکستان، زبان و ادب فارسی باقی ماند، ولی خط آن بدل شد و در افغانستان این زبان در قرنهای اخیر نامهربانیهای بسیاری از سوی دولتمردان این کشور دید.
نیمة اول قرن حاضر خورشیدی را میتوان دوران اوج افتراق میان فارسیزبانان دانست، چون در همه جای خارج از ایران سیاستهای ضد فارسی حاکم بود و در ایران نیز گرایشهای ناسیونالیستی، اجازة نگاه به بیرون مرزها را نمیداد. چنین بود که بسیاری از فارسیزبانان در بیخبری از همدیگر به سر میبردند و اگر هم گاهی گفتوگویی میان آنان برقرار بود، بیشتر از نوع جدال بر سر مفاخر زبان و ادب فارسی بود که از کجایند و به چه کشوری تعلّق دارند.
ولی یکی دو دهه است که گویا فارسیزبانان کشورهای مجاور در پی بازیافتن همدیگر و ایجاد نوعی وفاق هستند. و بیجا نیست اگر بگوییم که مبشّران این وفاق و همدلی، شاعران بودهاند.
حضور جمع وسیعی از مردم افغانستان و نیز تعدادی از اهل ادب تاجیکستان در ایران; شکلگیری رایزنیهای فرهنگی ایران در کشورهای همسایه و به ویژه تصدّی بعضی از شاعران نامدار ایران همچون علی موسوی گرمارودی، محمدحسین جعفریان و علیرضا قزوه در مقاطعی در این رایزنیها، زمینههای عملی این وفاق را بیشتر کرد، به گونهای که اکنون شاعران فارسیزبان این منطقه، بیش از همه اقشار و گروههای دیگر با هم ارتباط دارند، شعر همدیگر را میخوانند و تبادل تجربه میکنند.
اما در دنیای مجازی به سبب سهولت دسترسی، این ارتباط بسی محکمتر و زندهتر شده است و کم کم شاهد برپایی پایگاهها و وبلاگهای ادبی مشترک هستیم، مثل وبلاگ تازه تأسیس «شعر فارسیزبانان».
این وبلاگ از سوی انجمن ادبی بیدل دهلوی وابسته به رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در دهلی تأسیس شده است و ابتکار آن با شاعر توانمند زبان فارسی علیرضا قزوه بوده است که چند سالی است مسئولیت این رایزنی را برعهده دارد. البته دو تن از دیگر شاعران نامدار معاصر، سعید بیابانکی و عبدالرحیم سعیدی راد در مدیریت آن با او همکاری دارند.
آنچه در این وبلاگ قابل توجه است، یک برنامة مشخص مسابقهوار است. آنگونه که در طلیعة وبلاگ گفته شده است، هر هفته پنج شعر از پنج شاعر فارسیزبان از کشورهای مختلف در این وبلاگ درج میشود و سپس با نظر خوانندگان وبلاگ و مدیران آن، یکی از این شاعران به عنوان شاعر هفته معرفی میشود. این معرفی سپس به صورت شاعر ماه و شاعر سال نیز ادامه خواهد یافت.
نشانی وبلاگ این است: irafta.blogfa.com . برای به خاطر سپردن آن، بد نیست بدانیم که هر دو حرف، مخفف نام یکی از سه کشور ایران، افغانستان و تاجیکستان است.
ولی ظاهر وبلاگ، گذشته از عکسهایی که از چند فارسیزبان دارد و نیز پیوندهایی به وبلاگهای بسیاری از شاعران، یک قالب تیره، دلگیر و دشوارخوان است، به گونهای که چشم آدمی به زحمت میتواند تا آخر آن را با یک نظر تعقیب کند. امیدواریم که مدیران آن، فکری برای جنبة صوری وبلاگ نیز بکنند. (خوشبختانه این امر به زودی رخ داد و اکنون قالب وبلاگ روشن و چشمنواز شده است.)
به هر حال تأسیس این وبلاگ گشایش یک پنجرة دیگر در این دیوار کهن ایجاد شده میان همزبانان را نوید میدهد. این امیدواری هست که کار با همین جدّیت که شروع شده است، ادامه یابد و مشغلههای گوناگون مدیران وبلاگ، آنان را از سرپرستی و به روز ساختن آن باز ندارد.
No comments:
Post a Comment